گروه سیاسی مشرق ــ رسانههای اصلاحطلب از ماهها قبل طرحی خزنده را با رویکرد "حمایت از کاندیداتوری آیتالله هاشمی بهرمانی(رفسنجانی)" که هماینک در آستانه 80 سالگی قرار دارد آغاز کردند.
چند ماه قبل بود که صادق زیباکلام در یکی از ویژهنامههای روزنامه اصلاحطلب شرق مطلبی را درباره تاریخ مبارزات سیاسی و مسلحانه قبل از انقلاب اسلامی نوشت و در پایان آن اینطور نتیجهسازی کرد که آیتالله هاشمی از قبل از انقلاب مظهر اعتدال و پیوند دهنده نیروهای مبارز بوده است!
این در حالی بود که بر اساس اسناد تاریخی؛ آیتالله 78 ساله در آن مقطع جزو روحانیونی بوده است که فتوای نجس بودن مارکسیستهای خلق را امضا کرده و به همین سبب نه تنها هیچ نقش پیوند دهندهای نداشت بلکه مورد طرد این افراد نیز واقع شده بود.
البته این فقط یک مثال است. اصلاحطلبان در اوایل تابستان نیز یادداشتی سیاسی به قلم "بیژن زنگنه" را در نشریه اصلاحطلب آسمان منتشر کردند که طی آن، آقای نفتی اصلاحات از ضرورت "تعادل" در جامعه سخن رانده بود.
با رصد دقیق این رخدادها و عدم اشاره همزمان و البته معنیدار تمام اصلاحطلبان به احتمال کاندیداتوری آیتالله هاشمی در انتخابات ریاست جمهوری دولت یازدهم، به راحتی میشد نتیجه گرفت که اصلاحطلبان در بنبست سیاسی انتخابات 92 راهی غیر از پا گذاشتن بر اکتاف آقای هاشمی نجستهاند.
راهی که اگرچه گاه در لفافههایی مثل ماجرای "کاندیداتوری خاتمی" و ... سعی در پوشاندن آن و ایزوله نگه داشتن آقای هاشمی میشد اما این پانتومیمهای اصلاحطلبانه در واقع مصداق آن بیت شعر بود که گفت: از پریدنهای روی و از دویدنهای رنگ... عاشق بیچاره رسوا میشود".
روزنامه شرق طی هفتههای گذشته با انتشار ویژهنامههایی در تلاش است تا رل آشتی دادن گروههای رادیکال اصلاحطلبان با گفتمان "دولت وحدت ملی" را ایفا کند.
نقشی سخت که البته تأکیدات آقای هاشمی بر اینکه پای اسلام و نظام و رهبری ایستاده است کار پیشبرندگان آن را سختتر میکند اما به هر حال باید دانست که تئوریسازی سعید حجاریان در زمینه "ضرورت گفتگو" میتوانست معنایی چند وجهی داشته باشد که یکی از وجوه آن نیز تأکید بر کشیده شدن چپق صلح میان رادیکالها و اولیگارشیستهای اصلاحطلب با گفتمانی مثل دولت وحدت آقای هاشمی باشد که با تمام فصل مشترکهایش با اصلاحطلبان این تأکید را دارد که پا را از خط قرمزهای نظام فراتر نخواهد گذاشت.
روزنامه شرق اخیراً ویژهنامههایی را منتشر میکند که در آنها به صورتی موسع و واضح به آیتالله هاشمی 78 ساله و پررنگ سازی گفتمان او (بعنوان تنها چاره اصلاحطلبان در انتخابات آتی) پرداخته شده است.
این رسانه اصلاحطلب در مطالب خود پیرامون آیتالله هاشمی بهرمانی(رفسنجانی) تلاش فراوانی را به خرج داده است تا پالسهای مثبتی از قبیل سیاستهای لیبرالی دولت آقای هاشمی، شیخوخیت او، نسبت مثبتش با جبهه اصلاحات و ... را به نحو بارزی به رخ اصلاحطلبان رادیکال بکشد.
آنچه که در ادامه میخوانید منتخبی از یادداشتها، تیترها و گفتگوهای منتشر شده در دو ویژهنامه روزنامه اصلاحطلب شرق درباره آیتالله هاشمی است که در تاریخهای 28 بهمن و پنجم اسفند منتشر شدهاند.
***
ــ (حمیدرضا جلایی پور)(سؤال) چرا احزاب اصولگرا بر خلاف احزاب اصلاحطلب نمی توانند ائتلاف موفقی داشته باشند در حالی که مدلهای سنتی موسوم به شیخوخیت در آنها حاکم است؟
آنها کار حزبی را به معنی واقعی آن قبول ندارند. هر گروه سیاسی موظف از تعیین پایگاه اجتماعی و مشخص کردن جامعه هدف است. اصولگرایان هرگز راضی نشدند که پایگاه اجتماعیشان را تعریف کنند!
ــ (حمیدرضا جلایی پور) (سؤال) در پایان آیا می شود گفت تنها دولت ائتلافی در ایران دولت اول سازندگی بود؟
دولت اول آقای هاشمی از ائتلاف بین جریانهای سیاسی مختلف اعم از محافظهکار و خط امام تشکیل شده بود اما دولت آقای خاتمی از ائتلاف بین 18 حزب اصلاحطلب تشکیل شده بود. هرکدام از اینها را باید جداگانه بررسی کرد. دولت ائتلاف آقای هاشمی در شرایطی که بالانس نیروها در کشور تقریباً برابر بود، تشکیل شد که مردم با حمایت از او نشان داده بودند بیش از هر حوزه دیگری به دنبال توسعه سیاسی در کشور هستند. طبیعی بود که در آن مقطع اکثر افراد کابینه را افرادی تشکیل بدهند که به توسعه سیاسی پایبند باشند.
ــ (رسول منتجبنیا) همانطور که میدانید شرایط انتخابات آینده نامشخص است و به دلیل محدودیتها، در تشکیلات جمعی اصلاحطلبان تصمیمی درباره آن گرفته نشده است اما برای انتخابات آتی من همیشه بر روی دو کاندیدا تأکید فراوان داشتم که اگر قرار بر حضور جدی است تنها این دو کاندیدا مد نظر باشند؛ آقای خاتمی و آقای هاشمی رفسنجانی.
چون در فضای خاص فعلی تنها چنین شخصیتهایی یا به اصطلاح مردان بحران این دو شخصیت هستند که به روی کار بیایند تا بتوانند مشکلات را مدیریت کنند.
ــ (یدالله طاهرنژاد-عضو حزب کارگزاران) باید به این نکته توجه داشته باشیم که دولت خاتمی و خود آقای خاتمی محصول عملکرد دولت هاشمی است. به عبارتی مسیری که آقای هاشمی در این سالها پیموده بود چنان شکل گرفت که مردم پس از آن به دولت خاتمی رسیدهاند و همین بس که وی تلاش بسیاری داشت که انتخابات 76 انتخاباتی شفاف، منصفانه و دقیق اجرا شود و رأی مردم درست گرفته و درست خوانده شود!
ــ (یادداشت شرق) دولت دوم هاشمی به نسبت دولت اول او در حوزه سیاست از انفعال بیشتری برخوردار بود و تنها به مسایل اقتصادی با منظر لیبرالیسم میپرداخت. مردی که همیشه دولتها را نقد کرده و میکند، در دولت خودش هم رویکردهای متفاوتی را در پیش گرفت. هاشمی گاهی بر اساس باور خود عمل کرد و در مواردی از خواستههای گذشت. او همچنان "سیاستمدار" ماند حتی در جایگاه رئیس دولت.
ــ (احمد شیرزاد) آقای هاشمی تقریباً مسئولیت سیاستهای دوران سازندگی را بر عهده گرفتهاند. و پای اشتباهات آن دوران ایستادهاند نه اینکه از زیر بار مسئولیتهای تصمیمهای دوران ریاست جمهوریشان شانه خالی کنند.
ــ (تیتر شرق) رئیس مجمع تشخیص مصلحت، رویههای دولت را قابل پذیرش نمیداند
ــ (تیتر شرق) مخالف افراطی گری
ــ (تیتر شرق) آقای هاشمی میتوانست مشکلات را از پیش پای دولت فعلی بردارد
ــ (تیتر شرق) تعامل آیتالله هاشمی رفسنجانی و دولت اصلاحات چگونه بود؟
چند ماه قبل بود که صادق زیباکلام در یکی از ویژهنامههای روزنامه اصلاحطلب شرق مطلبی را درباره تاریخ مبارزات سیاسی و مسلحانه قبل از انقلاب اسلامی نوشت و در پایان آن اینطور نتیجهسازی کرد که آیتالله هاشمی از قبل از انقلاب مظهر اعتدال و پیوند دهنده نیروهای مبارز بوده است!
این در حالی بود که بر اساس اسناد تاریخی؛ آیتالله 78 ساله در آن مقطع جزو روحانیونی بوده است که فتوای نجس بودن مارکسیستهای خلق را امضا کرده و به همین سبب نه تنها هیچ نقش پیوند دهندهای نداشت بلکه مورد طرد این افراد نیز واقع شده بود.
البته این فقط یک مثال است. اصلاحطلبان در اوایل تابستان نیز یادداشتی سیاسی به قلم "بیژن زنگنه" را در نشریه اصلاحطلب آسمان منتشر کردند که طی آن، آقای نفتی اصلاحات از ضرورت "تعادل" در جامعه سخن رانده بود.
با رصد دقیق این رخدادها و عدم اشاره همزمان و البته معنیدار تمام اصلاحطلبان به احتمال کاندیداتوری آیتالله هاشمی در انتخابات ریاست جمهوری دولت یازدهم، به راحتی میشد نتیجه گرفت که اصلاحطلبان در بنبست سیاسی انتخابات 92 راهی غیر از پا گذاشتن بر اکتاف آقای هاشمی نجستهاند.
راهی که اگرچه گاه در لفافههایی مثل ماجرای "کاندیداتوری خاتمی" و ... سعی در پوشاندن آن و ایزوله نگه داشتن آقای هاشمی میشد اما این پانتومیمهای اصلاحطلبانه در واقع مصداق آن بیت شعر بود که گفت: از پریدنهای روی و از دویدنهای رنگ... عاشق بیچاره رسوا میشود".
روزنامه شرق طی هفتههای گذشته با انتشار ویژهنامههایی در تلاش است تا رل آشتی دادن گروههای رادیکال اصلاحطلبان با گفتمان "دولت وحدت ملی" را ایفا کند.
روزنامه شرق اخیراً ویژهنامههایی را منتشر میکند که در آنها به صورتی موسع و واضح به آیتالله هاشمی 78 ساله و پررنگ سازی گفتمان او (بعنوان تنها چاره اصلاحطلبان در انتخابات آتی) پرداخته شده است.
این رسانه اصلاحطلب در مطالب خود پیرامون آیتالله هاشمی بهرمانی(رفسنجانی) تلاش فراوانی را به خرج داده است تا پالسهای مثبتی از قبیل سیاستهای لیبرالی دولت آقای هاشمی، شیخوخیت او، نسبت مثبتش با جبهه اصلاحات و ... را به نحو بارزی به رخ اصلاحطلبان رادیکال بکشد.
آنچه که در ادامه میخوانید منتخبی از یادداشتها، تیترها و گفتگوهای منتشر شده در دو ویژهنامه روزنامه اصلاحطلب شرق درباره آیتالله هاشمی است که در تاریخهای 28 بهمن و پنجم اسفند منتشر شدهاند.
***
ــ (حمیدرضا جلایی پور)(سؤال) چرا احزاب اصولگرا بر خلاف احزاب اصلاحطلب نمی توانند ائتلاف موفقی داشته باشند در حالی که مدلهای سنتی موسوم به شیخوخیت در آنها حاکم است؟
آنها کار حزبی را به معنی واقعی آن قبول ندارند. هر گروه سیاسی موظف از تعیین پایگاه اجتماعی و مشخص کردن جامعه هدف است. اصولگرایان هرگز راضی نشدند که پایگاه اجتماعیشان را تعریف کنند!
ــ (حمیدرضا جلایی پور) (سؤال) در پایان آیا می شود گفت تنها دولت ائتلافی در ایران دولت اول سازندگی بود؟
دولت اول آقای هاشمی از ائتلاف بین جریانهای سیاسی مختلف اعم از محافظهکار و خط امام تشکیل شده بود اما دولت آقای خاتمی از ائتلاف بین 18 حزب اصلاحطلب تشکیل شده بود. هرکدام از اینها را باید جداگانه بررسی کرد. دولت ائتلاف آقای هاشمی در شرایطی که بالانس نیروها در کشور تقریباً برابر بود، تشکیل شد که مردم با حمایت از او نشان داده بودند بیش از هر حوزه دیگری به دنبال توسعه سیاسی در کشور هستند. طبیعی بود که در آن مقطع اکثر افراد کابینه را افرادی تشکیل بدهند که به توسعه سیاسی پایبند باشند.
ــ (رسول منتجبنیا) همانطور که میدانید شرایط انتخابات آینده نامشخص است و به دلیل محدودیتها، در تشکیلات جمعی اصلاحطلبان تصمیمی درباره آن گرفته نشده است اما برای انتخابات آتی من همیشه بر روی دو کاندیدا تأکید فراوان داشتم که اگر قرار بر حضور جدی است تنها این دو کاندیدا مد نظر باشند؛ آقای خاتمی و آقای هاشمی رفسنجانی.
چون در فضای خاص فعلی تنها چنین شخصیتهایی یا به اصطلاح مردان بحران این دو شخصیت هستند که به روی کار بیایند تا بتوانند مشکلات را مدیریت کنند.
ــ (یدالله طاهرنژاد-عضو حزب کارگزاران) باید به این نکته توجه داشته باشیم که دولت خاتمی و خود آقای خاتمی محصول عملکرد دولت هاشمی است. به عبارتی مسیری که آقای هاشمی در این سالها پیموده بود چنان شکل گرفت که مردم پس از آن به دولت خاتمی رسیدهاند و همین بس که وی تلاش بسیاری داشت که انتخابات 76 انتخاباتی شفاف، منصفانه و دقیق اجرا شود و رأی مردم درست گرفته و درست خوانده شود!
ــ (یادداشت شرق) دولت دوم هاشمی به نسبت دولت اول او در حوزه سیاست از انفعال بیشتری برخوردار بود و تنها به مسایل اقتصادی با منظر لیبرالیسم میپرداخت. مردی که همیشه دولتها را نقد کرده و میکند، در دولت خودش هم رویکردهای متفاوتی را در پیش گرفت. هاشمی گاهی بر اساس باور خود عمل کرد و در مواردی از خواستههای گذشت. او همچنان "سیاستمدار" ماند حتی در جایگاه رئیس دولت.
ــ (احمد شیرزاد) آقای هاشمی تقریباً مسئولیت سیاستهای دوران سازندگی را بر عهده گرفتهاند. و پای اشتباهات آن دوران ایستادهاند نه اینکه از زیر بار مسئولیتهای تصمیمهای دوران ریاست جمهوریشان شانه خالی کنند.
ــ (تیتر شرق) رئیس مجمع تشخیص مصلحت، رویههای دولت را قابل پذیرش نمیداند
ــ (تیتر شرق) مخالف افراطی گری
ــ (تیتر شرق) آقای هاشمی میتوانست مشکلات را از پیش پای دولت فعلی بردارد
ــ (تیتر شرق) تعامل آیتالله هاشمی رفسنجانی و دولت اصلاحات چگونه بود؟